English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4197 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging U سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است
acknowledges U سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است
acknowledge U سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است
ack U سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
addresses U نشانی گیرنده پیام
address U نشانی گیرنده پیام
addressed U نشانی گیرنده پیام
routes U مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
route U مسیر یک پیام بین فرستنده و گیرنده در شبکه
blind transportation U ارسال پیام بدون توجه به گیرنده یااخذجواب
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
teletypewriter U ماشین تحریرخود کار گیرنده پیام ازمسافات دور
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
Teletypes U ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور
Teletype U ماشین تحریر خود کار گیرنده پیام ازمسافات دور
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
assembler U پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
acknowledged mail U تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
affirmative سیگنال تصدیق از طرف گیرنده که پیام را پذیرفته است و آماده بعدی است.
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
alerted U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert U پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
reply U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replies U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replying U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replied U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
de scramble U سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
c U استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران
i signal U پیام ای
mssg U پیام
message U پیام
signalled U پیام
signaled U پیام
signal U پیام
messages U پیام
heliogram U پیام افتابی
signal generator U پیام ساز
bodies U متن پیام
headings U سرلوحه پیام
body U متن پیام
transmissions U ارسال پیام
buries U کد کردن پیام
transmission U ارسال پیام
encode U کد کردن پیام
burying U کد کردن پیام
video signal U پیام ویدئو
bury U کد کردن پیام
encodes U کد کردن پیام
maydays U پیام اضطراری
procedure message U پیام معمولی
dummy message U پیام فریبنده
drafter U منشی پیام
drafter U نویسنده پیام
plaindress U پیام کشف
heading U سرلوحه پیام
sender U فرستنده پیام
senders U فرستنده پیام
som U اغاز پیام
dummy message U پیام دروغی
diagnostic massage U پیام تشخیصی
signal tracing U ردگیری پیام
start of message U اغاز پیام
procedure message U پیام عادی
end of massage U انتهای پیام
mayday U پیام اضطراری
error message U پیام خطانما
ems dispatch U پیام امس
signal center U مرکز پیام
telephone message U پیام تلفنی
plain text U پیام کشف
end of message U انتهای پیام
burst pedestal U پایه پیام
message heading U عنوان پیام
color burst pedestal U پایه پیام
message feedback U بازخورد پیام
basegram U پیام از ساحل
message queuing U صف بندی پیام
message book U دفتر پیام
routine message U پیام عادی
intelligence signal U پیام خبری
message switching U پیام گزینی
message center U مرکز پیام
message retrieval U استخراج پیام
monochrome signal U پیام تکرنگ
to send a message U پیام فرستادن
privacy U استقلال پیام
brightness signal U پیام روشنایی
message source U منشاء پیام
meteorological message U پیام هواسنجی
flash message U پیام انی
clear text U پیام کشف
ending U خاتمه پیام
communicator U پیام دهنده
beginning of message U شروع پیام
message source U منبع پیام
radiotelegram U پیام تلگرافی
wilco U پیام را فهمیدم
message retrieval U بازیابی پیام
cryptogram U پیام پنهانی
blanking signal U پیام خاموشی
endings U خاتمه پیام
general message U پیام عمومی
q signal U پیام کیو
fox message U پیام دوباره
immediate message U پیام فوری
code message U پیام رمز
release U اجازه ارسال پیام
dispatch U عزیمت فرستادن پیام
released U اجازه ارسال پیام
encodes U رمز کردن پیام
dispatched U عزیمت فرستادن پیام
dispatches U عزیمت فرستادن پیام
wrong U پیام صحیح نیست
tape copy U پیام نوار شده
incoming U پیام دریافتی در کامپیوتر
decodes U کشف کردن پیام
encode U رمز کردن پیام
radiograms U مخابره پیام با بی سیم
radiogram U مخابره پیام با بی سیم
proforma U پیام پیش نویس
decode U کشف کردن پیام
massage accounting U ثبت اطلاعات پیام ها
automatic message switching U انتخاب خودکار پیام
message book U دفتر یادداشت پیام
wrongs U پیام غلط است
wrongs U پیام صحیح نیست
enciphere U رمز کردن پیام
message precedence U ارجحیت ارسال پیام
wronging U پیام غلط است
wrong U پیام غلط است
wronging U پیام صحیح نیست
synchronizing signal U پیام همزمان ساز
decoded U کشف کردن پیام
despatching U عزیمت فرستادن پیام
receipts U رسید پیام دریافت شد
carrier chrominance signal U پیام رنگ تابی
carrier color signal U پیام رنگ تابی
carrier color signal U پیام رنگی حامل
chrominance signal U پیام رنگ تابی
cipher text U متن پیام رمز
delivery groups U گروه معروف پیام
helio U ایینه مخابره پیام
color difference signal U پیام اختلاف رنگ
composite color signal U پیام رنگی مرکب
composite television signal U پیام مرکب تلویزیونی
originator U صادر کننده پیام
originator U اقدام کننده پیام
originators U صادر کننده پیام
burst gate U لامپ پیام گذار
releases U اجازه ارسال پیام
receipt U رسید پیام دریافت شد
despatches U عزیمت فرستادن پیام
deciphers U ماشین کشف پیام
despatched U عزیمت فرستادن پیام
message switching center U مرکز گزینش پیام
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
color gate U دریچه پیام رنگی
minus color signal U پیام رنگی منفی
classification U طبقه بندی پیام
transmission security U تامین ارسال پیام
time of origin U زمان ارسال پیام
classifications U طبقه بندی پیام
multiple address message U پیام چند ادرسه
drafter U انشا کننده پیام
deciphered U ماشین کشف پیام
decipher U ماشین کشف پیام
originators U اقدام کننده پیام
radio U پیام رادیویی فرستادن
radiographic U پیام رادیوتلگرافی فرستادن
radios U پیام رادیویی فرستادن
signal to noise ratio U نسبت پیام به همهمه
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
psychogram U پیام نوشته روح
signal U ارسال پیام به کامپیوتر
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1To be capable of quoting
1addressed recipient
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1pedal pamping
1گج
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com